فریدون

فریدون  

پس از جمشید ،بزرگترین پادشاه و پهلوان داستانی ایران در حماسه ی ملی ما فریدون استکه سرگذشت او از اساطیر اقوام مشترک هند و ایرانی به روایات ایرانی راه یافته و در فرهنگ مردم ایران در جایگاه شاهی نیرومند و پیروزگر از او یاد می شود: 

      فریدون از نژاد...

فریدون  

پس از جمشید ،بزرگترین پادشاه و پهلوان داستانی ایران در حماسه ی ملی ما فریدون استکه سرگذشت او از اساطیر اقوام مشترک هند و ایرانی به روایات ایرانی راه یافته و در فرهنگ مردم ایران در جایگاه شاهی نیرومند و پیروزگر از او یاد می شود: 

      فریدون از نژاد تهمورث دیو بند ، پدرش آبتین و مادرش فرانک است، ضحاک واژگونی پادشاهی خود را به دست فریدون در خواب می بیند وموبدان و خواب گزاران او را از سرانجامی ناخجسته آگاه می کنند،فریدون شیرخوارهایست که پدرش به دست ضحاک کشته می شود و فرانک از بیم اژدها(=ضحاک) و به قصد پرورش فرزند با شیر گاو او را در " البرز کوه " به مرد پارسایی می سپارد، فریدون نوجوانی بلند آوازه می شود و در اندیشه ی خونخواهی پدر می افتد ،پس با دستیاری و پایمردی کاوه ی آهنگر برای فرو ریختن بساط فرمانروایی ضحاک و برچیدن بیداد یک هزار ساله ی او کمر می بندد ، فریدون دشمن پستی و پلشتی است .  

      چون بر ضحاک جادو چیره می شود ، یاران و مرتبه داران دیوپرست اهریمن سرشت او را با خواری به تباهی می کشد، ولی بر پردگیان و فریب خوردگان رحمت می آورد و آنان را به راه جهان داور مهربان باز می خواند،و چندان عطوفت و مهر نشان می دهد که او را به نهانگاه ضحاک رهنمون می شوند، پس بر ضحاک دست می یابد و به زخم گرز گران تارک او را می شکافد، از آنجا که فریدون گذشته از یاری های کاوه از رهنمود سروش ایزدی نیز برخوردار است ، سروش خجسته ی ایزدی او را به خویشتن داری و بند کشیدن ضحاک ، تا بایسته هنگام از میان برداشتن او راهبر می شود و با آشکار کردن به بند افتادن ضحاک ، یاران اژدها را خردمندانه به فروگذاشتن ساز جنگ و دست یازیدن به پیشه و کار فرمی خواند و بار دیگر  سروش ایزدی ، راز تباه کردن ضحاک را به فریدون می آموزد و بدین ترتیب ، با بندکردن ضحاک در دماوند کوه ، خاک را از پلیدی وجود اژدهای جوان خوار پاک می کند.فرّخ فریدون دیوبند با باه کردن ضحاک و بر انداختن بیدادگران و تیره رایان ، به رسم کیان بر تخت شاهی می نشیند و راه ایزدی و آیین مردمی پیش می گیرد. 

      فریدون پادشاهی را میان سه پسرش  ،ایرج ، سلم و تور،تقسیم می کند و چون فرزتد کهتر خود ایرج را به پادشاهی ایران بر می گزیند ، سلم و تور از رشک بسیار برادر را ناجوانمردانه تباه می کنند و سر بریده ی او را نزد پدر می فرستند. فریدون با پانصد سال زندگانی پادشاهی را به منوچهر فرزند زاده ی ایرج می سپارد و پس از نیایش یزدان پاک ، روی از جهان می پوشد. (تجلی شاعرانه اساطیر و...در اشعارخاقانی)