زبان وادبیات فارسی

بررسی کتب زبان و ادبیات فارسی در دوره متوسطه و پیش دانشگاهی و طرح و بررسی دروس کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی

زبان وادبیات فارسی

بررسی کتب زبان و ادبیات فارسی در دوره متوسطه و پیش دانشگاهی و طرح و بررسی دروس کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی

چند سوال درباره زبان فارسی

سلام به همه دوستداران زبان وادبیات فارسی امروز   پاسخ آقای دکتر عمرانی را در مورد چند سوال زبان فارسی که خانم ایری لطف نمودند و این مطلب را ارائه دادند می بینیم

با تشکر از خانم ایری آرزو می کنم همیشه موفق و پیروز باشند

سؤال اول - «می‌بینمشان» چند واژه است؟ اگر یک واژه است مگر می‌تواند دو گروه اسمی و فعلی باشد؟

ادامه مطلب ...

گروه اسمی۱

سلام

راستی  نظرتون درباره  این نمودار های گروه های اسمی چیه؟


دستور زبان

دستور زبان

 

«در اکثر دستورزبانها (با تفاوتهایی جرئی در عبارت) کار دستور زبان را چنین تعریف کرده اند: «دستور زبان قواعدیست که بدان درست گفتن و درست نوشتن را بیاموزند.» انتخاب واژه دستور در زبان فارسی برای این شاخه از مطالعه زبان خود گویای جنبه امرونهی و فرمایشی آن است. این تعریف بر بنیاد دو فرض غلط قرار گرفته است: نخست اینکه دستور زبان را باید آگاهانه یاد گرفت همانطور که تاریخ و جغرافیا را در مدرسه یاد می گیرند، دوم اینکه اگر کسی این دستور زبان را یاد نگیرد نمی تواند زبان مادری خود را در گفتن و نوشتن درست به کار برد. » [i][i]



[i][i]  (نگاهی تازه به دستور زبان، محمدرضا باطنی، انتشارات آگاه 1366)

 ادامه مقاله 

 

نقش های تکیه

      تکیه

تکیه به سه صورت نقش  خود را نشان می دهد

الف ) نقش ممیز

-                                                                                                               کتابی  ( یک کتاب )  کتابی ( به شکل کتاب )

مردی ( جوانمردی . مردانگی )  مردی ( یک مرد )

جهنم  ( اسم ) جهنم ( اصوات )

پسر (اسم ) پسر (منادا)

دیرکرد ( اسم )  دیر  کرد ( جمله )

گویا  ( صفت )  گویا  ( قید )

بزن ( صفت )  بزن (فعل )

 

ب ) نقش تباینی  ( برجسته کردن  قسمتی از جمله )

می خواهی   او  را   ببینی؟

    1          2            3       

 

1 – من حاضرم وسیله دیدار  تورا با  او فراهم کنم .

2  _ نفر دیگری  را نمی خواهی ببینی ( مطلب را فهمیدم قصد تو دیدن اوست )

3 _  آیا دیدن او حتما  برایت لازم است ؟

 

 

 

پ ) نقش عاطفی

 

نمی دانم

نمی دانم  بدون تکیه  یک جمله خبری است

ـ ک و معانی آن

سلام به همه عزیزان

   ک   به آخر اسم یا صفتی که به جای اسم نشیند  ملحق می گرددومعانی مختلفی دارد :

 

* تصغیر و کوچکی   ( مرغک )

* تحبیب و دلسوزی  ( مامک  دلفروز )

* لطافت  و ظرافت    ( رویک ها )

* تحقیر وتوهین        ( آن جهودک )

* تقلیل و اندکی        ( تیمارکی )

* کوتاهی               ( شبکی )

* اسم آلت               ( غلتک)

* نسبت و تشبیه        ( پشتک . دستک . ناخنک )

* اسم صوت            ( بدبدک . غرغرک )

* از صفت اسم می سازد ( زردک . سرخک. گرمک)

* از فعل اسم بسازد   ( بندک . کندک یا همان خندق)

* افاده مکان           ( بادامک  "دهی در قزوین")

* معنی همچون وگونه ( متواریک  متواری گونه )

* افاده معرفه ( به جای ال  در عربی) ( مردک آمد)

 

 

 

نکته های درباره زبان فارسی 1


در نظام آوایی زبان فارسی   هیچ کلمه ای با مصوت آغاز نمی شود 
پس کلمه هایی مثل "" ابر  آب   اسم  "" که با  " اَ " یا " آ " آغاز می شوند   " ء َ  "   و   " ءا "  هستند و چون همزه مطرح است هر کدام از " اَ "  یا " آ " دو واج محسوب می گردد.   صامت + مصوت کوتاه   و دومی  صامت +مصوت بلند                           


راستی یکی از دانش آموزان عزیز پرسیده بود
پسوند  (( ناک ))  به چه معناست ؟
ناک معنی  مبالغه دارد  و صفت می سازد .

تکواژ

سلام
تکواژ
کوچکترین واحد معنا دار زبان
تکواژ به دو صورت آزاد  ( مثل  درخت . گفت و ...)
 و وابسته ( مثل  بان . کده .گاه و..)دیده می شود
تکواژ ازاد به دو صورت قاموسی  و  دستوری می باشد

تکواژ آزاد قاموسی ( همه واژگان یک زبان )

تکواژ آزاد دستوری ( برای )

مثالی بزنم

اگر یک داستان 1۰۰۰۰ کلمه ای بخوانید ممکن چند بار از کلمه (درخت) استفاده کنید ؟

درسته .

خیلی محدود است .

چند بار از( برای) استفاده می کنید ؟

باز هم درسته خیلی زیاد .

پس ان تکواژهایی را که کاربرد زیادی دارند اما تعدادشان محدود است تکواژ ازاد دستوری می نامند (برای)

و آن تکواژهایی که کاربردشان کم است اما تعدادشان زیاد است تکواژ آزاد قاموسی می گویند 



راستی تکواژ آزاد قاموسی    مفهومی  در ذهن متبادر می شود

 
وقتی میگوییم   کتاب   مفهوم آن در ذهن متجلی می شود
اما وقتی می گوییم  از   یا  برای  دیگر این گونه نیست .

نظر شما چیه ؟